شعری زیبا در شبی سرد از ::: عاشق تارا
********************
این شعرو خیلی دوست دارم ، توی این شب سرد تقدیم به شما ، با آرزوی بهترین ها
**************
خورشید در قطب نیست
شبانه روزش همه شب
سرمائی که می سوزاند
و برفی عجیب
سپید...
مثل صبح
مثل خود را به مردن زدن
می ترسم
جای امنی در این مرگسرا می خواهم...
می روم..گوشه ای می نشینم
آسمانی بی ابر
اطلسی هایی تر
(( عاشق تارا ))
+ نوشته شده در جمعه هفدهم دی ۱۳۸۹ ساعت 1:42 توسط عبدالرضا ستاره (( غروب ))
|
ناراحتی های دنیا